به گزارش خبرگزاری حوزه در معرفی ابتدایی این کتاب که در ده فصل و حدود ۲۹۰ صفحه به زیور طبع آراسته شده، آمده است: جنگی که پای تلخی اش گلوله کاشتند و با گذشتن زمان، باروتها از گلولهها خالی شدند و شیرینی نبات جایش را گرفت.
همچنین در بخشی از این کتاب میخوانیم:"صدایش لرز داشت: انگار سوز سرما به جان حنجرهاش افتاده بود. گوشی را ول کردم روی میز: عصایم را که تا آن وقت تکیهاش داده بودم به پشتی صندلی، برداشتم و به کمک آن بلند شدم نیم تنهام را چرخاندم به طرفش دستهایم را باز کردم او را به آغوش گرفتم بدنش گر گرفته بود مثل یک تکه آهن گداخته یا یک گلوله پرتاب شده از لوله تفنگ قبل از آنکه به هدف بنشیند و سینهای را بشکافد وقتی مگسک آن میگوید همه چیز رو به راه است، بزن. بزن مرد جنگی! بزن که اگر نزنی میخوری بد هم میخوری طوری که شاید حتی ندانی از کجا خوردهای این رسم روزگار است روزگاری که خودمان ساختهایم فقط خودمان فقط ما آدمها با همین دستها دستهایی که از بیعقلی و جاه طلبی مان فرمان میگیرند. "
نظر شما